اول نوامبر روز جهانی وگان مبارک باد
اول نوامبر روز جهانی وگان مبارک باد گیاهخواری وگان، هماهنگى با حیات، طبیعت و زمین در صورت کلی و اولیه آن و با حداقل تغییر فرم و دستکاری در پدیدههای طبیعی است. سیاره یک موجود زنده است و به هوا، آب، گیاهان و حیوانات باید احترام گذاشت. گیاهخواری وگان، ساده زیستن است. ساده خوردن و طبیعی خوردن نیز یکی از اصول ساده زیستن است. گیاهخواری وگان، رژیمی است که حامی بقای چرخه حیات بوده، سلامتی بدن حیوانات و محیط زیست را تأمین میکند. با رژيم گياهخوارى حامى زندگى، كره زمين، انسانها و حيوانات باشيم. قهرمان باشيم، صلح بيافرينيم حافظ محيط زيست باشيم سياره را نجات دهيم
«وگان» یعنی… «وگان» یعنی غذاهای گیاهی مانند حبوبات، سبزیجات، میوهجات، غلات، مغزها و روغنهای گیاهی را میخورم ولی با خوردن تکههای اجساد از کشتار و استثمار حیوانات پشتیبانی نمیکنم. «وگان» یعنی فسنجان من با بادمجان است، قرمه سبزی من با سویا یا قارچ و روزهای تعطیل آفتابی به جای جنازههای حیوانات، سبزیجات و سویا کباب میکنم. «وگان» یعنی شیر بادام یا شیر سویا یا شیر فندق یا شیرهای گیاهی دیگر میخورم و لب به شیری که برای آن گوساله یا بزغاله یا برهای بدون مادر و بدون شیر مانده است نمیزنم. «وگان» یعنی نیازی به خوردن تخم قاعدگی مرغها ندارم و با خرید آنها از کشتار جوجههای نر و اسارت، استثمار، آزار و کشتار مرغها پشتیبانی نمیکنم. «وگان» یعنی کیف و کفش و کمربند و کت و مبلمان خانۀ من از پارچه نخی، کتان یا چرم مصنوعی درست شدهاند و هیچ حیوانی برای آنها شکنجه و کشته نشده است. «وگان» یعنی بالشهای من از پَر حیواناتی پر نشدهاند که پرهایشان چند بار در سال و بدون بیحسی از بدن خونآلود آنها کنده میشود. «وگان» یعنی حاضر نیستم برای پیراهن یا کراوات ابریشم من زندگی هزاران موجود که آزاری به من نرساندهاند به دیگ آب جوش ختم شود. «وگان» یعنی لباسهای پشمی نمیخرم که به احتمال زیاد برای آنها گوسفندها از سرما لرزیدهاند یا قسمتی از گوشت بدنشان بدون بیحسی بریده شده است. «وگان» یعنی محصولات آرایشی-بهداشتی را میخرم که روند تولیدشان با خشونت گره نخورده است و حاضر نیستم برای لاک ناخن و ریمل و شامپوی من صدها و هزاران خرگوش و موش چند ماه شکنجه و سپس کشته شوند. «وگان» یعنی با خرید بلیط، از اسارت و آزار حیوانات در سیرکها و باغوحشها و برنامههای تفریحی که به حیوانات آزار میرسانند پشتیبانی نمیکنم. «وگان» یعنی باور دارم هر حیوانی برای خودش وجود دارد و حق دارد یک زندگی طبیعی در نور طبیعی و هوای آزاد را تجربه کند، آزادانه حرکت کند و از بودن در کنار خانواده و دوستان خود لذت ببرد. «وگان» یعنی با استثمار، خشونت، کشتار و بیعدالتی مخالفم و با تمام اشکال آن در هر جایی و در هر زمانی مبارزه میکنم. «وگان» یعنی خود را جزء کوچکی از هستی میدانم که قرار است با بقیه هماهنگ شود و قرار نیست موجودات دیگر را برای زیادهخواهی خود به بردگی بکشاند. «وگان» یعنی میدانم که کامل نیستم و هرگز کامل نخواهم بود. میدانم که بیآزار نیستم و هرگز کاملاً بیآزار نخواهم بود ولی تلاش میکنم تا حد امکان و تا جایی که در اختیار و توان من است کمتر و کمتر آزار برسانم. «وگان» یعنی زیبا زندگی میکنم و اجازه میدهم دیگران هم زندگی کنند. تالین ساهاکیان
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.