داستان یک شیفته
یکی از اعضای انحمن تغذیه طبیعی و گیاهخواری آذربایجان شرقی به تازگی کتابی تحت عنوان داستان یک شیفته منتشر ساخته است که روایت یکی از قدیسان معروف قزن بیستم هند با عنوان سوامی رامداس می باشد. سوامی رامداس یکی از معتقدان به مکتب آهیمسا یا بی آزاری است. او بعنوان یک گیاهخوار، نحوه زندگیش، نمودی از عدم آسیب و آزار رساندن به حیوانات و احترام به تمام موجودات این کره خاکی است. نسخه آنلاین کتاب او تحت عنوان داستان یک شیفته که توسط مجتبی ولی بیگی منتشر شده است، به صورت رایگان در اختیار همه علاقمندان قرار داده شده است. در لینک زیر می توانید نسخه آنلاین این کتاب را به صورت رایگان دریافت کنید.
از لینک بالا می توانید این کتاب را دریافت کنید و ذیل بخشی از مقدمه این کتاب را برای شما عزیزان قرار داده ایم.
این کتاب سفر زیارتی یکی از خداشناسان معروف هند در اوایل قرن بیستم به نام سوامی رامداس است که به شکل یک سائل دوره گرد، سفر زیارتی را در سراسر هند انجام داد و با خود هیچ ره توشه ای در این سفر برنداشت، تنها به امید عنایت او گام در این سفر نهاد تا هر جا که او می خواهد و خواست اوست برود و تمام زندگی خود را تقدیم به معشوق الهی خود نمود تا هر آنچه می خواهد با او بکند. تنها ره توشه اصلی او یکی عشق بی نهایتش به متعال اعظم و دیگر یاد و ذکر همیشگی نام او بود. شاید دو غزل زیبای سنایی تا حدی وصف حال این سالک معاصر را برای ما آشناتر سازد جایی که سنایی غزنوی می گوید:
سوگند خورم من که بجای تو کسم نیست | جانا به جز از عشق تو دیگر هوسم نیست |
فریاد همی خواهم و فریاد رسم نیست | امروز منم عاشق بی مونس و بییار |
خواهم که کنم صبر ولی دست رسم نیست | در عشق نمیدانم درمان دل خویش |
از تنگ دلی جانا جای نفسم نیست | خواهم که به شادی نفسی با تو برآرم |
با بدرقه عشق تو بیم عسسم نیست | هر شب به سر کوی تو آیم متواری |
و در جای دیگر بیان می دارد که:
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی | نروم جز به همان ره که توام راه نمایی |
همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم | همه توحید تو گویم که به توحید سزایی |
سفر جهت پاکی نفس و نزدیکی بیشتر با معبود که در شکل معشوق الهی برای عارفان نمود می یابد از موضوعات مهم عرفان در ایران و هند بوده است. سرسپردگی عاشق و جنون عشقش سبب می شود که پای در راه و سفری نهد که تمام زندگی خود و مهم تر از همه نفس و جانش را در اختیار اراده معشوق خویش که همان باریتعالی است قرار دهد و خودشناسی برای او به معنای نوعی مسافرت و تجربه ای است که فرد در عین بی خویشی، تنها معبود را در خود احساس می کند و با دل و جان فرمانبردار اوست. بسیاری از بزرگان عرفان در کشورهای مختلف سیر در آفاق و جستجوی خویشتن را با هم در آمیخته اند و سیر آفاقشان وسیله و مرکبی جهت سیر درون بود. سوامی رامداس، که در دوران پیش از راهب شدن به نام پی ویتال رائو شناخته می شد، یک زندگی معمولی داشت تا اینکه فیض خدا در حوالی سال 1920 بر او نازل شد. این فیض سبب شد که او عمیقا در مورد بیهودگی تلاش های دنیوی و ضرورت پیمودن راه الهی و شناخت همسانی با حق تعالی که تنها راهی است که می تواند برای انسان «صلح» به ارمغان آورد، فکر کند. او خود را کاملاً در قربانگاه خدا قرار داد. در این زمان پدرش او را متشرف به نام مقدس خدای متعال و واحد یعنی رام نمود و مانترای – سری رام جی رام جی جی رام – را به او داد و او به خواندن بی وقفه این نام مقدس پرداخت.وقتی از درون این ندا را با گوش جان و دل شنیدکه بایستی زندگی دنیوی را کنار بگذارد، او به شکل یک راهب دوره گرد به زندگی پرداخت. عشق و طلب آتشین همراه با تمرین شدید برای دستیابی به آن متعال، پیشرفت معنوی او را تسریع کرد و در یک مدت کوتاه، توانست معشوق خود – خدا – را در همه جا ببیند، چه در درون و چه بیرون. او بدین ترتیب نشان داد که چگونه تسلیم مطلق در برابر خداوند بودن، و یاد همیشگی او و ذکر نام او، می تواند به سرعت منجر به شناخت غایی و غوطه ور شدن در سعادت بی پایان شود.او پس از رسیدن به رهایی معنوی و خداشناسی، مأموریت زندگی خود را تلاش در مسیر ترغیب و بیداری بشر جهت شناخت خدای متعال قرار داد.
در کتاب جهان خداست (1955) که قسمت سوم زندگینامه و بخش پایانی زندگی او را در برمی گیرد، در توصیف وضعیت خود می گوید: زندگی رامداس آینده ای ندارد، زیرا از زمان و مکان فراتر رفته است. چیزی برای به دست آوردن یا از دست دادن ندارد. با واقعیت کیهانی یکی است. موضوعیتی با مرگ و تولد ندارد. سکون ابدی و حرکت ابدی مرکز و محیط آن است – مرکز ثابت در ابدیت و محیطی که بی نهایت را در بر می گیرد. وجود بی کران به نقطه ای کاهش یافت و نقطه ای به فراتر از همه محدودیت های قابل تصور گسترش یافت. … بنابراین زندگی رامداس با موسیقی ابدیت طنین انداز است. نیروی شیرین آن بی پایان است. این سمفونی الهی از آرامش، صفا و صلح متعالی است که وصف ناپذیر است و هماهنگ با فعالیت های خودانگیخته ای است که روح عشق و خدمت جهانی را در بر می گیرد. امواج برکت و امواج سعادت از آن برمی خیزند تا بر آغوش حضور- آگاهی- سرور (سات چیت آناندا) برقصند و در خود گم شوند. خلقتش نابودی و آغازش پایانش است. یک سکوت طنین انداز است! آن رامداس است.کتابهای تألیف سوامی رامداس که از اعماق واقعیت متعال میآیند همچنان الهامبخش مشتاقان بیشماری در داخل و خارج از هند هستند. سه گانه کتاب های در جستجوی خدا (1925)، در رویای خدا (1935) و جهان خداست (1955) شرح احوالات زندگی اوست. کتاب حاضر که با عنوان اصلی در جستجوی خدا می باشد، قسمت اول زندگی سوامی رامداس و آغاز طی طریق اوست. امیدواریم در آینده ای نزدیک دو کتاب دیگر او را نیز به فارسی ترجمه و تقدیم مخاطبان گرانقدرمان کنیم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.